خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

دانش شوفری در برابر دانش واقعی

ماکس پلانک پس از دریافت جایزه نوبل سال 1981، به تور علمی دور آلمان رفت. وی هر جا دعوت می شد برای سخنرانی درخصوص موضوع مکانیک جدید کوانتوم، همان حرفهای قبلی را تکرار می کرد.
بعد از مدتی شوفر یا همان راننده آقای پلانک به ایشان گفت که: «نظرت چیه من در جلسه بعدی سخنرانی کنم چون تمام حرفهای شما را حفظ هستم و شما هم راحت روی صندلی بنشینید».
پلانک از این ایده خوشش آمد و موافقت کرد و لذا شوفر ایشان در مونیخ سخنرانی کرد و اتفاقا یکی از حضار نیز سوالی کرد و آقای شوفر جواب ایشان را هم درست ارایه کرد.

به عقیده چارلی مانگر، یکی از بهترین سرمایه گذاران جهان، دو نوع دانش وجود دارد.
دانش واقعی؛ آن را در مردمی می بینیم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک موضوع صرف کرده اند.
انش شوفری؛ دانش افرادی که فقط وانمود می کنند بلدند؛ آنها شاید صدا یا موی خوبی داشته باشند، اما دانشی که از آن دم می زنند مال خودشان نیست.

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفررررر پنج‌شنبه 20 آبان 1395 ساعت 15:17 http://dokhtaroone.allowed.org/

وب متفاوت و زیبایی دارین خیلی خوشحال شدم دوباره به وبتون اومدم خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم به وب منم سر بزنین ممنون
56185

باسلام.ممنون از لطف شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد