خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

خانه پدری

تاکه بودیم نبودیم کسی...کشت ما را غم بی هم نفسی

اقتباسی از سخنان دکتر شریعتی در خصوص امام حسین(ع)

                                             بسمالله الرحمن الرحیم

             اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الاَْمانَ یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ

خدایا از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد کسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که دلى پاک به نزد خدا آورد

در عجبم از بسیار مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم  نفس عصیانگرشان زندگی می‌کنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬می‌گریند. حسینی که بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که برخی به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند. اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا... همان معشوقی که آوینی ها را , بهشتی و رجایی ها را دردامان پاکش پرورانید , آنانی که آموختند, از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که باید چگونه زندگی کنند . آنانی که می گفتند , مسؤولیت شیعه بودن یعنی چه، مسؤولیت آزاده انسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همه جای زمین ـ که همه صحنه‌ها کربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ باید انتخاب کنند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین بودن یا زینب بودن را، یا آن‌چنان مردن را، یا این‌چنین ماندن را ... ای خلق الله بدانید که  امام حسین‏ علیه السلام یک شهید است که حتى پیش از کشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلکه در درون خانه خویش، از آن لحظه که به دعوت ولید - حاکم مدینه - که از او بیعت مطالبه مى ‏کرد، «نه» گفتُ .این، «نه» طرد و نفى چیزى بود که در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است. چه به گزاف رفتند آنانی که در آموزه هایشان اینگونه پنداشتند که حسین ضعیفی  است که باید برای او گریست ... اما نمی دانند که آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد که شهادت نه یک باختن، که یک انتخاب است؛ انتخابى که در آن، مجاهد با قربانى کردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین «وارث آدم» - که به بنى‏آدم زیستن داد - و «وارث پیامبران بزرگ» - که به انسان چگونه باید زیست را آموختند ... "آنها که تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا کسانى که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده ‏اند و مرگ خویش را انتخاب کرده ‏اند - در حالى که صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و تأویل نکرده ‏اند و مرده‏ اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها که براى ماندن‏شان تن به ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده ‏اند؟ ای کاش به آن می رسیدیم که  مقتدایان امام حسین‏ علیه السلام کسانى هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مى‏کنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بى‏تاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می کند.

وای همسفر و ای دوست و ای یار ....

آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدی‌اند.

فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست.

نظرات 2 + ارسال نظر
arman چهارشنبه 1 آذر 1391 ساعت 12:43

ادمین عزیز..ایام رو تسلیت عرض میکنم...بنده نیز بلاگ شما رو لینک کردم...در ضمن از پست ها بسیار متاثر شدم...ممنون که در چنین ایامی دوستان عزیزی مثه شما به مناسبت این ایام چنین محتوایی در بلاگشون قرار میدهند..در پناه حق

یاسمین چهارشنبه 1 آذر 1391 ساعت 08:17 http://yasamint63@yahoo.com

محرم، درس زندگی
دوست خوبم ، وای همسفر و ای یار ....
تو هر یک از ماه های خوب خدا، نسیم نعمت و رحمت بر مؤمنان می وزه. ماه محرم، ماهیه که به ما یاد می ده چطوری زندگی کنیم. آموزه های عاشورا و حرکت بی مانند امام حسین(ع) فقط برای ما مسلمونا نیست، بلکه برای انسان و انسانیته. محرم به ما درس عزت، معنویت، ایثار، حماسه و عرفان می ده.
بعضی آدما زندگی رو در نفس کشیدن و خوردن می دونن؛ این جور زندگی، زندگی حیوانیه، ولی زندگی انسان، متعالی تر و فراتر از خور و خواب و خشم و شهوته.
این زندگی سرشار از ایمان و انسانیت و عزته که دین اسلام به اون حیات و زندگی طیبه و پاک می گه. امام حسین(ع) برای دست یافتن به این زندگی برتر و جاودانه، پذیرای شهادت شد و از بیعت با یزید خودداری کرد. بر اساس این ، دیدگاه، هم مرگ و شهید شدن خیر و سعادته، هم زنده ماندن و پیروزشدن در راه اسلام و در جنگ و به فرموده قرآن، «اِحدی الحُسنیین» یکی از دو خوبی یعنی " شدندچون در اسلام شکست معنا ندارد در دفاع از سرزمین خودشهید شویم یا بمانیم پیروزیم". پس شیفتگان حسین(ع) حق دارن نسبت به یاران آن حضرت و شهدای کربلا احساس حسرت کنن و با خود بگن: ای کاش ما هم در کنار شما بودیم و به فوز عظیم می رسیدیم!
" یا لیتنا کنا معک فا فوز فوزا عظیما "
این روزها ما رو هم از دعا فراموش نکنید .التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد